شکر و حمد/ سید عرشی
۴۲ / 31
شکر و حمدت میکنم ای خدای لایزال
دور کردی تا ابد تو ز من هر نوع ملال
دوست دارم حمد تو شکر گویم با هوار
چون اذان مثل بلال هم همیشه بر قرار
من شدم با فاطمه جان شده بیواهمه
شکر کِی بتوان نمود دانی حتی نِی کمه
وای ای پروردگار تا ابد من شکرگذار
دانمی نِی میشود دلخوشم پس تو شمار
ای رفیق لاحدم ای امید بیحدم
این من زیر عدم کردهای فوق صدم
مونس تنهایام با تو چون آبادیام
نیست دیگر غربتم چون به سویت راهیام
بی نهایت سوی تو گشته بر جانم خدا
هر چه آیم نازتر میکنی بر من ندا
تو تمام نِی میشوی هی همش زیباتری
هر چه سویت میشوم باز هی تو برتری
گو چه گویم ای خدا رأفتت گشته به ما
سیّد عرشیام و رحمتت از سویِ ها
تا ابد من روسیاه تو تمام نور ای خدا
من بهسویت هیدوان تو دهی هیمن شفا
شور دارم از تو ها ای فدایت ای خدا
هر چه میآیم همش لطفها باری به ما
تو فقط تنها تویی که مرا کردی جدا
کردیام خلوت نشین با جگرهای طلا
باز هم هی میشوم غرق شورت ای خدا
حمد و شکرت میکنم با تمام جان خدا
شکر و حمدت میکنم ای خدای لایزال
دور کردی تا ابد تو ز من هر نوع ملال
دوست دارم حمد تو شکر گویم با هوار
چون اذان مثل بلال هم همیشه بر قرار
من شدم با فاطمه جان شده بیواهمه
شکر کِی بتوان نمود دانی حتی نِی کمه
وای ای پروردگار تا ابد من شکرگذار
دانمی نِی میشود دلخوشم پس تو شمار
ای رفیق لاحدم ای امید بیحدم
این من زیر عدم کردهای فوق صدم
مونس تنهایام با تو چون آبادیام
نیست دیگر غربتم چون به سویت راهیام
بی نهایت سوی تو گشته بر جانم خدا
هر چه آیم نازتر میکنی بر من ندا
تو تمام نِی میشوی هی همش زیباتری
هر چه سویت میشوم باز هی تو برتری
گو چه گویم ای خدا رأفتت گشته به ما
سیّد عرشیام و رحمتت از سویِ ها
تا ابد من روسیاه تو تمام نور ای خدا
من بهسویت هیدوان تو دهی هیمن شفا
شور دارم از تو ها ای فدایت ای خدا
هر چه میآیم همش لطفها باری به ما
تو فقط تنها تویی که مرا کردی جدا
کردیام خلوت نشین با جگرهای طلا
باز هم هی میشوم غرق شورت ای خدا
حمد و شکرت میکنم با تمام جان خدا
- ۴۶۱
- ۰۲ مهر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط